[00/0 00:00] MuhammedAnne: من هم همینطور من هیچ گاهی نمیتوانم از ترکیه افغانستان بروم . اما اگر قبول کشور دیگه را بگیرم راحت میتوانم بروم مادرم بابام را ببینم .
[00/0 00:00] MuhammedAnne: منم دوست نداشتم محمد دوست هایش را .نبینه دلش با همین دوست هایش خوش بود اما متأسف .چاره نیست
[00/0 00:00] MuhammedAnne: من دیگه عادت کردم به مشکلات جانم
[00/0 00:00] MuhammedAnne: حل میشه جانم تشویش من را نکن قربان دل پاکت شوم خواهرم
[00/0 00:00] MuhammedAnne: تو گریه کردی من داغون میشم لطفا گریه نکن من ترا همیشه خندان ببینم ایداجان
[00/0 00:00] MuhammedAnne: من هم همینطور من هیچ وقت نمی توانم از ترکیه بروم . چنین چیزی وجود ندارد که چنین چیزی وجود ندارد. ببینم .
[00/0 00:00] MuhammedAnne: منم دوست نداشتم محمد دوست هایش را .نبینه دلش با در آینده هایش خوش بود اما متأسف .چاره نیست
[00/0 00:00] MuhammedAnne: من دیگه عادت کردم به مشکلات جانم:0:00 جانم تشویش من را نکن قربان دل پاکت شوم خواهرم
[00/0 00:00] MuhammedAnne: تو گریه کردی من داغون میشم لطفا گریه نکن من ترا همیشه خندان ببینم ایداجان